لک بودن افتخار ماست
لک بودن افتخار ماست

لک بودن افتخار ماست

ALI_KURDEH

جغرافیای لکستان

جغرافیای لکستان و فرهنگ و ادبیات لکی نویسنده: علیرضا عطایی نشریه اینترنتی لکستان - پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳٩٠

علیرضاعطایی (وبلاگ خزان0832): رود سیمره که در میان بومیان منطقه به ( آب خشمگین ) معروف است و  گذشته ها به ( خواپ ) و خواسپ و لاوکنی ) شهرت داشته ، بزرگترین و با سابقه ترین رودخانه غرب کشور است . رودخانه سیمره از مرتفع ترین و یا به گفته دیگر سردترین نقطه غرب کشورمان ، یعنی کوههای استان همدان آغاز و تا پست ترین و پائین ترین و گرمترین نقطه جنوب کشور ، یعنی جلگه اهواز امتداد می یابد .


این رودخانه در عمق دره ای وسیع و طولانی از شمال به سمت جنوب رشته کوههای زاگرس به طول 775 کیلومتر عبور کرده و در دزفول رودخانه و کرخه را تشکیل می دهد . این دره ژرف و طولانی مهد پیدایش و استمرار حیات بشر اولیه و انسانهای دوره ی نوسنگی ، یعنی انسان و تمدنهای نخست جهان بوده و در دوران مادها به دره ( مهرگان کده) اشتهار داشته است .

اولین دولت ایران ، باستان ، یعنی ، ماد در این ناحیه یعنی سیمره بوجود آمده است . سیمره از لحاظ موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی در گذشته ها بسیار حائز اهمیت بوده است . این منطقه به خاطر برخورداری از نقاط کوهستانی و جنگل فراوان و نیز تنوع آب و هوایی و بهره مندی از آب رودخانه سیمره و سرابها ، چشمه سارها و آب ریزهای فصلی مربوط به آن ، از دیر زمان محل مناسبی برای رشد و پرورش و پیدایش و استقرار و امرار معاش بشر بوده است و به طور کلی محل امن و مناسبی برای حیات انسانهای عصر گذشته بشمار  می رفته است . و به همین دلیل در این ناحیه انسان از ما قبل تاریخ حیات داشته و به حیات خود در این ناحیه ادامه داده است . وجود میراث باستانی فراوان و آثار مکشوفه دردلفان ، بیستون پراو، هرسین ، کنگاور و ... که در سر منشأ رودخانه سیمره واقع اند . گویای این حقیقت است که دسته هایی از انسانها نخستین زندگی غارنشینی و ابتدایی خود را درون این غارها سپری کرده و با کشف کشاورزی برای اولین بار در اطراف و اکناف رودخانه سیمره به کشاورزی پرداخته و حیات خود را پیرامون این رودخانه گسترش دادند .

نخستین انسانهای اولیه چند منطقه را سر منشاء زندگی خود کردند و این مناطق را کشف و در کنار آنها زندگی می کردند . که مهمترین و اصلی ترین آنها رود سیمره است که ادامه ی آنها عبارتند از : گاماسیاب ( نهاوند ) رودخانه قره سو در ( کرمانشاه ) بادآور و گیزه رود در دلفان ، مرگ در ماهیدشت و سرفیر وزآباد ، گراب و روانسر و رودخانه راز آور در کامیاران و در این مناطق به زندگی پرداختند . همین دسته از انسانها که انقلاب کشاورزی و بعدها دامپروری را در ناحیه سیمره پایه گذاری کرده بودند ، از آب خروشان رود سیمره و کوه و جنگلها و نیز دشت و دره های آن استفاده کافی برده و از غار و صخره های موجود در منطقه به عنوان پناهگای امن و مطمئن برای مصون ماندن از گزند دشمن و نیز غلبه بر دشمنان استفاده کردند و این ناحیه را به عنوان محل و مکانی مناسب در کلیه شئون مادی و معنوی زندگی انتخاب کرده و به دفاع از آن پرداختند ، بطوریکه اقوام مهاجم به دلیل وضعیت خاص منطقه و حضور جنگجویان بومی ساکن در آن هرگز نتوانستند در آن ناحیه رخنه کنند . به این خاطر ساکنین بومی این ناحیه قرنهای متمادی به حیات در این ناحیه ادامه داده و از نفوذ دشمن به داخل آن لااقل نفوذ دشمن به نواحی مرکزی آن جلوگیری کردند . تاریخ گویای آن است که منطقه سیمره همیشه به دست بومیان ساکن در آن اداره گردیده و هیچ قوم مهاجمی نتوانسته است بومیان آن را شکست بدهد در منطقه سیمره آثار باستانی فراوانی در سراسر منطقه سیمره از ابتدا تا انتهای طول قابل مشاهده می شود . یعنی از نهاوند ، دلفان لرستان ، بیستون و هرسین گرفته تا دره شهر و آبدانان و.... قابل مشاهده بوده و یافت گردیده است .

 

( وجه تسمیه اسمی لک ) :

برای واژه « لک » به فتح ل و سکون ک ، در فرهنگهای معانی متفاوتی آمده است که عبارتند از :

1 ـ درفرس اسدی واژه های لاک ، لک ، لکارا لیکی دانسته و آورده است که همه رنگی است سرخ که نقاشان بکار دارند و عنصری گویند .

همی گفت و پیچید برخشک خاک      زخون داش خاک همرنگ لاک

2 ـ مصلح الفرس آن را به معنی مردم رعنا و نیز بضم لام داروئی دانسته که تیغه کارد را در دسته بدان محکم کنند .

3 ـ فرهنگ قرآس آنرا به معنی ( نام داری ) آورده است .

4 ـ فرهنگ تحفه الاحباب تألیف حافظ اوبهی هروی نوشته شده به سال 933 هـ - ق در توضیح واژه لک چنین آورده است که ( لک به معنی تکاپوی بود و بعضی آلات خانه از کاسه و کوزه و غیره ... و لک به ضم اول ، آن دارو باشد که کارد در آن به دسته استوار نمایند دوژ گویند .

5 ـ در برهان القاطع معانی چندی برای واژه لک آورده است . از جمله می نویسد : رد ... به فتح اول و سکون ثانی . یکصد هزار گویند به صد هزار رسید آنرا لک خواندند ( احتمالاً در قدیم عدد هزار بزرگترین عدد شناخته شده تا آن دوران بوده است ) و جامه و سته کهنه و پاره شده و رخت و لباسی که مردم پوشند خواه نو باشد خواه کهنه و داغ و لکه جامه و غیره آن را لک گویند که لک های امروزی در سیمره بازمانده همان قبیله ای هستند که از قدیم الایام به لک مشهور بوده اند و بسته به نظر کاردان تبار شناسی است که یکی از این واژه ها لک ، به معنی ، ایل یا قبیله انتخاب نمایند . امروزه واژه لک نه تنها نام طوایف یک زبان ساکن در سیمره است بلکه نام چند ده روستا در سراسر ایران نیز هست که به شرح زیر آورده می شود :

1. لک lak : دهستانی است از شهرستان قروه کردستان بین دهستان های اسد آباد و ییلاق واقع شده است مرکب از 15 آبادی است .

2. لک lak : دهی از دهستان خدابنده . شهر قروه کردستان .

3. لک lak : دهی از نازلو ، بخش حومه شهرستان ارومیه .

4 ـ لک آله lakale : الف ) به دهی از دهستان گرما رود بخش گلسیر شهرستان اهر ، ب ) دهی از بخش چاپلق شهرستان الیگودرز نیز هست

5 ـ لکه ن lakan : دهی از دهستان چنار رود بخش آخوره شهرستان فریدن

6 ـ لک بن lakbon : دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد

7 ـ لک بزرگ lak bozorg : دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین

8 ـ لک درق lak derag : دهی است از دهستان اجاره رود بخش حومه شهرستان اردبیل

9 ـ لک ران lak ran : دهی از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان اردبیل

10 ـ لکزی lakzi : دهی از دهستان گل تپه فیض الله بگی بخش مرکزی شهرستان سقز

11 ـ لکستان lakestan  : دهستان خاور بخش شاپور از شهرستان خوی کنار دریاچه ارومیه

12 ـ لک لر lak lar : دهی از دهستان گاو دول بخش مرکزی شهر مراغه

13 ـ لک لر lak lar : دهی از دهستان آتش بیگ بخشی اسکندر شهرستان تبریز

 لک ها از نظر فرهنگ و منش ها با کردها همانند و در تمام وجوه اعتقادی و کنشهای فرهنگی و بومی با یکدیگر همسان و هم رفتارند . تنها از حیث گویش تفاوتهایی با یکدیگر دارند . در رابطه با آئین مذهبی آنان هم اگر توجه نمائیم تنها در دلفان و ( ایلات جلالوند و عثمانوند ) پاره ای ویژگیها هست که از نظر اعتقادی متفاوت است و پیروان یارسان و یا اهل حق انجام می دهند که باید گفت آن کنشها هم بر ریشه ای کهن استوار است . و میتوان در این مذهب ، اثری از آئینهای یکتا پرستی ایران باستان بویژه عرفان ایرانی را یافت . نکته مهم اینجاست که تمام دعاها و نیایش های آنان که سینه به سینه به آنها رسیده مجموعه ای پر ارزش است به گویش لکی که اینان لکی را برای زبان اعتقادی برگزیده اند و میراث فرهنگی بخشی از ایران را پاسداری کرده و می کند .

لکها عموماً در شمال و شمال باختری لرستان که منطقه ای سردسیر است زندگی می کنند . رشد جسمانی آنان سردسیری است . بیشتر زنان و مردان که پیوندهای قبیله ای و درونی داشته اند و با نژادهای سایر نقاط آمیخته نشده اند دارای قامتی بلند و صورتی کشیده و اندامی ورزیده و چهره ای روشن می باشند . طبیعت پاک و دست نخورده محیط زیست اگر با تغذیه صحیح و کامل همراه بود . برای آفرینش اثر چشمگیری است .

از قدیم ترین آثاری که واژه های لکی و لری در آن فراوان بکار رفته است و اصولاً به فهلویات مشهور است دوبیتی های باباطاهر و دوبیتی های قطران تبریزی است . سند قدیمی دیگر ، تفریظی که در سال 710 هـ . ق برای رشید الدین فضل الله فراهم شده است و بنام « مسئله و الاجوبه رشیدیها مشهور است . در این تفریط از شخصی بنام ( فخرالدین لور ) زیر عنوان « صوره خط مولانا ناقدوالمشایخ و العلماء فخر المله الدین لور دامت برکاه » مطلبی عربی است که ضمن آن یک رباعی و یک تک بیت فارسی و دو بیت هم به گویش لکی با عنوان « شعر بالفهلویه » آمده است . امروز تنها طوایف لک نیند که برای علف چرانی کوچ می کنند بلکه سنتی در سراسر لرستان است .

در گذشته لری کتاب زیاد داشته است . ولی لکی زبان شعر و بیان حال ، عشق و اعتقاد و یا حماسه و احساس بوده است . کتابت هم داشته است . از این رو تعدادی دیوان شعر از سرایندگان لرستان به لکی باقی است که برخی از آنها به چاپ رسیده است مانند دیوان ملا پریشان لک . سروده های یارسان که توسط علیرضاعطایی جمع آوری گردیده ، دفتر رموز یارسان گنجینه سلطان صحاک ( اهل حق ) که بوسیله علیرضاعطایی هرسینی گردآوری و بوسیله انجمن های فرهنگی ایران باستان چاپ و نشر شده است . همچنین مناجات نامه کیومرث میرزابیگی که لری و لکی است . اخیراً هم کتابی تحت عنوان گلزار ادب لرستان ، از سروده های لکی است ،توسط مرحوم اسفندیار غضنفری جمع آوری و به چاپ رسیده است، این کتاب اثر بسیار ارزشمندی است که دو بار به زینت چاپ آراسته شده است. امروزه  بسیاری از داستانهای حماسی و مذهبی مانند ، خورشید و خاور ، داستانهایی از شاهنامه فردوسی و سروده های اهل حق موجود است که هنوز چاپ نشده است؛ همه ی اینها به اضافه ی یکسری دست نوشته های دیگر ادبیات مکتوب لرستان و به تعبیر درست تر منطقه سیمره (لکستان ) است که با گویش لکی ضبط شده است . عده ای عقیده دارند که کلمه لک به معنی صاحب و مالک است و گفته شده است که لک به معنای نیرو و توان زیاد نیز هست . لک در زبان هندیها به معنی صد هزار میباشد ولی آنچه واضح و آشکار است و متأسفانه در یک لغات نیز یا به اشاره نشده و یا بسیار کم اشاره شده است . لک نام قوم اصیل ایرانی است که در منطقه سیمره و حدفاصل استانهای همدان در شمال و خوزستان در جنوب کشور ایران زندگی می کنند و به زبانی باستانی تحت همین عنوان تکلم مینمایند .

زبان لکی مملو از واژه های کهن باستانی است که با همان معانی اولیه در زبان لکی امروزی متداول میباشند در اینجا به طور اختصار به نمونه هایی از این واژه ها که در زبان اوستا نیز با همین کار و شکل و معانی آمده اند اشاره
می کنیم .

( آسن – آهن ) – ( پیا – مرد ) – ( حور – خورشید ) – ( فره – زیاد ) – (لور – چراگاه ) ( هوز = دودمان ، آبادی ) – (دت – دختر ) و بسیاری از واژه های دیگر از زبان باستانی اوستا که در زبان لکی امروز رایج و متداول می باشد .

گذشته از همه اینها که در خصوص بومی بودن ساکنین منطقه سیمره اشاره گردید ، از سوی دیگر عقل آدمی نمی پذیرد که در زمان مهاجرت آریایی ها به شمال و غرب ایران دسته هایی از بومیان ایرانی در حواشی رودخانه سیمره می زیسته اند که کسی جزء اجداد و نیاکان ساکنان امروزی سیمره یعنی نیاکان لکها نبوده است .

از سوی دیگر دلایل و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد تمدن (سومری ) یعنی قدیمی ترین تمدن شناخته شده است که بشر در کناره ای رودخانه سیمره و کوه و دره های اطراف آن بوجود آمده و قوام یافته است . متأسفانه در این مناطق هنوز کاوشهای باستان شناسی صورت نگرفته است و اظهار نظرهای مورخین و صاحب نظران بیشتر بر اساس شواهد ظاهری و حدس و گمان است . یکی دیگر از خلاء های موجود در اسناد تاریخی کشور ما مخصوصاً تاریخ تمدن منطقه غرب کشور آن است که مورخین ، خصوصاً مورخین بومی منطقه علیرغم آنکه شاهد بقایای بیشتر و بیشماری از آثار تمدن در منطقه غرب کشور ، کرمانشاه ، سیمره ، لکستان و ... هستند ولی هرگز از عوامل پدید آمدن این تمدنها در این منطقه از کشورمان ، مثل عواملی چون آب ، جنگل و ... که از عمده ترین عوامل تشکیل تمدنها در زمانهای گذشته بوده اند ذکر بمیان نیاوردند .

امیدواریم ، انجام تحقیقات بیشتر و کاوشهای باستان شناسی فراتر بتوان در آینده نزدیک به رمز و رازهای نهفته در دل منطقه غرب کشور ، خصوصاً در ناحیه سیمره که اکثر جهانگردان و مورخین از دیدن این ناحیه بدلیل سحر آمیز بودن و وجود صدها اثر منحصر بفرد باستانی در آن دچار حیرت و شگفتی شده اند ، پی برد و حقایق بیشتری روشن گردد و اسرار تازه تری از تاریخ کشورمان از قبیل اسرار نخستین کتاب ، خط ایرانی ، در زمان و تمدن که به احتمال قوی در دل کوه و صخره های و کناره های رودخانه ها در غرب کشور نهفته است آشکار گردد .

 

ارتفاعات رشته کوه سرکشتی. زنان روستای تاریکه(میرآقا) که در فصل بهار برای چرای دام به این رشته کوه کوچ می کنند.تاریخ عکاسی : ۳۰/۲/۱۳۸۸- عکاس : علیرضاعطایی

 

 

به گواهی ریش سفیدان محلی تا کنون صفحات زیادی از کتاب اوستا که به صورت تکه تکه برگهای پوستی آهو نوشته شده است توسط کاوشگران بومی که به صورت قاچاق مبادرت به حفاریهای در ناحیه سیمره و در قسمتهای مختلف این منطقه کرده اند پیدا شده است . و نیز در این منطقه خصوصاً در بخش فیروز آباد ( انتهای غربی دشت ماهیدشت ) قبرستانهای مخصوص اسب ، مربوط به دورانی که بشر برای اسب قرب و عزت خاصی قائل بوده و این حیوان را دفن کرده یافت شده است . زبان لکی زبانی است باستانی و دیرینه که پر است از واژه ها و اصطلاحات که واژه های بیگانه کمتر در آن یافت می شود در زبان لکی گاه واژه های بیگانه را با اصطلاحات خود تغییر داده اند ، بطوریکه می توان گفت این زمان از نظر لغات و واژه های بیگانه کاملاً مصون باقی مانده است .

زبان ساکنین دره سیمره از ابتدا تا انتهای آن لکی است و تنها در قسمتهای مرز شرقی منطقه یعنی استان لرستان عده ای از مردم به زبان لری صحبت می کنند در قسمت غربی منطقه سیمره زبانهای کردی کرمانشاهی ، کلهری ، جاثی که در میان لک زبانها به ( زنگنه ) معروف است ، رایج می باشد . بطوریکه مشاهده گردید در روستاها و نقاطی که در مرز مشترک بین لک ها و کردها واقع گردیده اند این مناطق به لهجه هایی که آمیخته ی از کردی و لکی است تکلم می کنند . لازم به ذکر است ، سیر و تنوع لهجه ها در کردستان شامل کردی سنندجی – اورامانی – پاوه ای ، مریوانی و غیره نیز در کرمانشاه و ایلام و لهجه های کردی کرمانشاهی ، ایلامی ، زنگنه ، سنجابی ، کلهری و غیره زیاد است و این بدلیل تأثیر گذاری سه زبان لکی ، لری و کردی می باشد . که به شکل زبانها یا لهجه های امروزی درآمده و رواج یافته است .

در حالی که هر سه زبان یعنی لکی ، لری و کردی در اصل یک ریشه و اساس می باشد . اما زبان لکی از هر جهت نسبت به دو زبان رایج دیگر در غرب کشور به زبان اوستا که زبان عصر زردشت در ایران بوده معروف است نزدیکتر است . زبان لکی زبان ریشه دار و غنی و مملو از واژه ها و اصطلاحات کهن و قدیمی است . بطوریکه می توان گفت این زبان قدمتی به درازه عمر بشر دارد . ریشه زبان لکی را می توان در زبانهای رایج دیگر جستجو کرد .

موسیقی یا به گفته دیگر ساز و آواز در دره سیمره با زندگی مردم این دره همراه بود و به وجود آدمهای آن منطقه گره خورده است انسان در سیمره با نوای موسیقی چشم به جهان گشوده و با لارش عزای سرنا و دهل و آواز غمگنانه ( مور ) دیده از جهان فرو می بندد . سیمره ای ها شادترین لحظات عمر خود را با ساز و آواز جشن می گیرند . همانطوریکه تلخ ترین روزهای زندگی خود را با موسیقی التیام می بخشند . اصولاً ساز و آواز که در گذشته ی تاریخ این منطقه از اهمیت و حضور فوق العاده ای در زندگی روزمره مردم برخوردار بوده است امروزه نیز جزء لاینفک زندگی روزمره مردم دشت و کوهستانهای زاگرس به شمار می رود . مردان و زنان لک در مواقع دلتنگی و تنهایی برای دل ماتم زده و غمگین خود آواز ( مور ) سر میدهند . مور یکی از موسیقی های باستانی و مخصوص اقوام لک می باشد حتی میتوان گفت این احتمال وجود دارد که آواز مور بعد از اشارات انسانهای نخستین در آغاز کشف زبان بوجود آمده باشد . لک ها در زمانهایی که شاد و مسرورند آوازی بنام ( هوره ) که آوازی شادمانه است می خوانند .

جالب اینکه همگی از کوچک و بزرگ و زن و مرد این آوازها را بلد هستند و به خوبی آن را می خوانند مور و هوره دو آواز مخصوص خطه سیمره هستند که به ترتیب در مواقع دلتنگی و شادی خوانده می شود . این آوازها از گذشته های بسیار تا کنون از نسلی به نسلی و سینه به سینه حفظ شده و پایدار مانده است .

لک زبانها در طول شبانه روز هرگاه احساس دلتنگی کنند مور می خوانند زمانیکه احساس خوشحالی می کنند هوره سر می دهند . و در بیشتر مواقع این آوازها را با خود زمزمه می کنند . قابل ذکر است قدیمی ترین و باستانی ترین موسیقی لک ها مور است . مور به ماهیت ذاتی بنوعی تحریک کننده هستند مور و هوره برای مردم لک و کرد و حتی لرها مورد اهمیت است .

آداب خواستگاری :

در رسم خواستگاری ابتدا یک یا چند تن از افراد خانواده پسری که قرار است زن اختیار کند بصورت تنهائی یکی از افراد خانواده دختر که مورد نظر خانواده پسر است رفته و به طور خصوصی با او به بحث و گفتگو در این باره می پردازند این افراد که آغازگر بحث این وصلت می باشند ، از بین افراد با صلاحیت خانواده های دختر و پسر انتخاب می شوند . هدف از گفتگوی اولیه برای آن است که خانواده پسر آگاه شوند که آیا اصولاً خانواده دختر رلضی به وصلت با آنها هستند یا خیر و همچنین اطلاع پیدا کننند که آیا دختر مورد نظر آنها نافه برانه کس دیگری نیست و یا پدر و مادرش به کسان دیگری قول و قرارهائی در رابطه با دخترشان نداده و ... پس از بررسی های اولیه و اطلاع پیدا کردن از نظرات کلی والدین دختر مورد نظر در کلیه زمینه ها ، در صورت مساعد بودن اوضاع چند تن از زنهای طایفه پسر به خانه دختر مورد نظر رفته تا به اصطلاح دختر را بپسندند . برای پسندیدن دختر زنها به شیوه های خاصی که خود می دانند و به شکلی که توهین و اهانتی به دختر و والدین او نشود گفتار ، رفتار و کردار دختر را مورد آزمایش قرار می دهند . در این خصوص طرز برخورد دختر و معاشرت او با دیگران ، افکار ، شخصیت اخلاقی و اجتماعی ، طرز تکلم مثلاً لکنت زبان نداشته باشد ، حو و وسع اطلاعات و توانائی دختر در خصوص کارهای روزمره زندگی ، خصوصاً در زمینه های پختن ، مشک زدن ، رعایت نظافت و بهداشت و خلاصه تا آنجائیکه بتوانند ، دختر را مورد بررسی قرار می دهند ، حتی اینکه دهان او را بو می کنند که دهانش بوی بد ندهد . و اینکه مادرش چقدر توانسته است او را تربیت کند و شیوه های خوب زندگی کردن را به او بیاموزد . و با اطلاعاتی کامل به نزد خانواده پسر بر می گردند . و دیده ها و شنیده های خود را به طور کامل در اختیار آنها قرار می دهند . در این صورت اگر در این زمینه ها مشکلی وجود نداشته باشد این بار خانواده پسر و مادر داماد همراه با بزرگ طایفه و جمعی از مردان فامیل به صورت آشکار برای خواستگاری دختر با تعیین وقت قبلی به خانه دختر می روند تا او را برای پسرشان خواستگاری و نشان ( دیاری ) کنند . در این نشست که با حضور بزرگترهای دختر و پسر و در خانه پدر عروس برگزار می شود مبلغ شیر بها
( شیروای ) محریه ( پشت تخت ) تعداد خلعت ها ( خلات ها ) و ... مشخص و تعیین می گردد . مبلغ شیر بها امروزه تا حدود 500 هزار تومان و بستگی به وضعیت مالی خانواده عروس و داماد دارد و ممکن است کمتر از این مبلغ هم باشد . محریه مبلغ زیادی نیست و معمولاً به همان وسایلی که پدر عروس بعنوان جهیزیه در نظر و در سند ازدواج می نویسند . ولی اصرار بیشتر خانواده عروس بر روی شیر بها است . تعداد خلعت هم بستگی به تعداد اقوام و نزدیکان فامیل دارد که پدر عروس از خانواده داماد می خواهد که برای افرادی که مد نظر اوست خلعت تهیه شود . خلعت معمولاً شامل اسب و زین ، تفنگ و یا کت و شلوار است که به افراد شاخص و اقوام نزدیک عروس هدیه می دهند . در کلیه قرار و مدارها مربوط به خواستگاری ( ری شیر ) برای مادر عروس نیاز در نظر گرفته می شود . یعنی خانواده داماد مؤلف است در برابر شیری که مادر عروس به دخترش داده است و به پاس زحمات مادر در زمان عروسی دخترش هدیه ای معمولاً شامل لباس می شود و بر خلاف هدیه خلعت که گیرنده آن باید در عوض چیزی بدهد ، مادر چیزی در عوض هدیه ( ری شیر ) نمی دهد .

عروسی :

مراسم عروسی در بین لکها معمولاً با سرنا و دهل و به مدت سه شبانه روز برگزار می شود گفته می شود نسل های پیشین عروسی را با هفت سرنا و هفت دهل و به مدت هفت شبانه روز برگزار می کردند . امروزه این مدت به سه شبانه روز تبدیل و در موارد زیادی به یک شبانه روز تقلیل یافته است کسی که می خواهد مراسم عروسی را با سرنا و دهل برگزار کند باید صبر کند یکسال از زمان فوت بستگان آشنایان فوت کرده بگذرد . آغاز عروسی با سرنا و دهل و با رسمی تحت عنوان ( آزیتی شکانن ) برگزار می شود به این معنی که خانواده داماد ابتدا به همراه ریش سفیدان دیگر به در منزل اقوام و همسایگان که در طول سال گذشته عزا دار بودند رفته و نوازندگان سرنا و دهل در خانه آنها دقایقی مارش ( چمری ) عزا می نوازند و مردان طایفه داماد در مقابل مردان طایفه شخص متوفی ایستاده و حمد و سوره ای می خوانند و دسته ای از زنان طایفه داماد به شیون و زاری با زنان طایفه شخص مرده می پردازند به این شکل به آنها ( آزیتی ) یعنی عزادار گفته می شود که به پایان می رسد . و در عین حال از آنها اجازه می گیرند که عروسی شان را بگیرند . و آن را با سرنا و دهل برگزار کنند . این مراسم در منزل همه ی کسانی که سال گذشته دوست و آشنای خود را از دست داده اند انجام می شود . که پس از اتمام این مراسم ، مراسم عروسی شروع می شود . در عروسی همه ی اقوام و آشنایان که به صورتی دعوت شده به عروسی می آیند . در مدت عروسی صاحبان عروسی از مهمانها پذیرایی می کنند . به آنها شام و نهاری می دهند . غذای معمول روزهای اول عروسی گوشت و برنج است . صاحبان عروسی چند نفر را مسئول کرده و از آنها می خواهند که سورانه را جمع آوری کنند . و هنگامی که شب همه ی مهمانها رفتند به شمردن هدیه ها می پردازند و آن را به داماد یا پدر داماد تقدیم
می کنند .

مذهب :

به طور کلی مجموعه اعتقادات و عاداتی است که بشر را به قوه ما فوق بشری یعنی خالق بی همتا مرتبط می سازد معتقدات و عرفا و عادات ساکنین هر سرزمین در قرون اولیه تحت تأثیر شرایط آب و هوائی آن منطقه بوده و موقعیت کلی و وضعیت وجودی جغرافیائی محل زندگی دو عامل مؤثر در پیدایش نوع مذهب بوده اند . به این معنی که انسانهای که در مناطق کوهستان و جنگلی زندگی می کردند . تحت تأثیر آن محیط که انسان مقهور طبیعت پیرامون خویش شده و در هر قدمی با خاطراتی روبروست و با عناصر و پدیده های گسترده در طبیعت ارتباط تنگاتنگی دارد . برای هر یک از آن جلوه های طبیعی ، خدایان نزد خود وضع نموده و باور داشتند . اما بر عکس در سرزمینهای که انسانها در دشت های هموار و وسیع زندگی می کنند و محیط اطراف خود را تا دور دستها مشاهده می کنند ، تحت تأثیر محیط پیرامون خود خویش را سلطان طبیعت به حساب آورده و خدایان دیگری را پرستش می کردند .

پناه بردن انسان به خدایان مختلف و متفاوت سیر ادامه این حرکت و تفکر بشر در نهایت اندیشه و توجه و پرستش به خدای یگانه را موجب گردید ، ایران باستان که سرزمینی با ویژگیهای طبیعی گوناگون بوده بطوریکه در نواحی شمال پوشیده از کوهستان و جنگل و در نواحی جنوبی به دریا منتهی شده است . لذا ساکنین کوهستان ها خدایانی متعدد و ساکنین دریاها خدایانی دیگر را پرستش می کردند ، به طور کلی در فرهنگ و مذهب لکها فقط یک دین وجود دارد که در حال حاضر اسلام است با ورود دین اسلام به کشور ایران لک ها هم طبق اندیشه های نو خود و کنار گذاشتن عقاید اشتباه خود به دین اسلام روی آورده و مسلمان شدند و در حال حاضر هم مسلمان هستند .