گردآورنده مطالب:علیرضاعطایی
قوم لک یکی از
قدیمیترین اقوام ساکن در منطقهی غرب ایران بوده که با بررسیهای به عمل
آمده قدمت فرهنگ و گویش آنان به هزاران سال قبل برمیگردد. این
قوم کهن از دیرباز در سرزمینی هلالی بین چهار استان؛ لرستان، کرمانشاه،
همدان و ایلام سکنی گزیدهاند و میتوان گفت تمام مناطقی که نام آنها به
پسوند« وند» ختم میشود، لکنشین بوده و اعقاب آنان لک بودهاند مانند
کاکاوند، جلالوند، عثمانوند، صوفیوند، احمدوند، بالوند، و … پسوند «وند» به
معنای جایگاه است و بعضیها به معنای «تبار» گفتهاند مانند پسوند«لو» در
قبایل ترک زبان، «زهی» در مناطق سیستان و بلوچستان و «آل» در مناطق
عربنشین خوزستان. در خصوص معنی کلمهی «لک» نظرات متفاوتی ارایه شده که
برخی از آنها مستند تاریخی روشنی ندارند، مانند اینکه بسیاری از
نویسندگان کرمانشاهی که طی سالیان اخیر پژوهشهایی در مورد ایلات و طوایف
استان کرمانشاه انجام دادهاند، در مورد واژهی «لک» گفتهاند که این واژه
ترکیب «لر و کرد» میباشد که برگرفته از حروف اول این دو کلمه است. در حالی
که این ادعا مستند نیست و طراحان آن دلیل مشخص و روشنی برای این ادعا
ارایه ندادهاند. بنا بر بررسیهای مستند به عمل آمده توسط نگارنده و با
مطالعه بیش از یکصد و پنجاه منبع در این خصوص که مورد تأیید بسیاری از
اساتید نیز قرار گرفتهاست ریشهی کلمهی «لک» را در جای دیگری باید
جستوجو کرد. با این بررسیها مشخص گردید که این کلمه یک واژهی تاریخی و
به معنای «هزار» است و واحد شمارش بودهاست. همانطوری که در حال حاضر نیز
در برخی ملل کهن شرقی نظیر هندوستان به صدهزار یک «لک» میگویند و در
پیشانی بنای تاج محل هندوستان یک کلمه که شدهاست:«دوازدهم سال جلوس اقدس
مطابق ۱۰۴۸ هجری به عالیمان نوید کامرانی داد و انجامش که به صرف پنجاه لک
روپیه صورت پذیرفت» همچنین در افغانستان هم به صد هزار یک لک میگویند.
همانطوری که خبرنگار ایرانی در سفرنامهی خود مینویسد:« در مجموع سیتایی
نوار کاست خریدم و هر کدام به هفتاد و پنج هزار “افغانی” که در آخر تخفیف
داد و همه را روی هم “لک” حساب کرد که هر لک معادل صد هزار افغانی است.» در
خصوص این قوم هم گفتهاند که چون در قدیم صدهزار نفر تخمین زده شدهاند به
آنها «لک» گفتهاند. همانطور که میدانیم دین اکثریت مردم ایران در قبل
از آیین زرتشت«مهر پرستی» یا «میترائیسم» بودهاست. مرحوم استاد سعید نفیسی
مینویسد:« میتره یا مهر یکی قدیمیترین خدایان ایران، قرنها پیش از دین
زرتشت دین اکثریت مردم ایران بودهاست و در مذاهب آریاییان نیز، مهر که در
زبان سانسکریت به آن میتره گفتهاند از بزرگترین خدایان است. چنانکه در
“ودا” از کتابهای مقدس هندوان اهمیت خاص دارد.» با توجه به بخش دیگری از
نوشته استاد نفیسی که مینویسد:« میتره یا مهر خدای مشترک همهی آریاییان
بوده و آریاییهای ایرانی و هندی پیش از آنکه از یکدیگر جدا شوند، مهر یا
میترا را میپرستیدهاند،» میتوان نتیجه گرفت که واژهی «تاریخی» لک در
اثر گذر زمان در کشور ایران متروک و به فراموشی سپرده شده اما در کشور
هندوستان یا افغانستان هنوز معنای قدیمی خود یعنی«صدهزار» را حفظ کردهاست.
اما در مورد گویش لکی باز هم باید آن را یکی از قدیمیترین گویشها محسوب
کرد که بر خلاف خیلی از گویشهای دیگر از دست تطاول زبانها و فرهنگهای
دیگر تا حدود زیادی مصون ماندهاست؛ برای مثال در بسیاری از مناطق لکنشین
نظیر منطقهی «عثمانوند» هنوز به جای واژه «ق» از واژه «ک» استفاده میشود.
مثلاً به جای قرآن «کران» به جای قوم «کوم» به جای قسم «کسم» تلفظ
میکنند.* در حالی که در استان کرمانشاه برخی واژههای ترکی
توانست برخی اسامی جغرافیایی این استان را تحتتأثیر قرار دهد و کرماشین را
به قرماسین یا قرماشین و «خورهسو» را به «قرهسو» تبدیل کند اما
واژههای مناطق لکنشین را که با «ک» شروع میشوند، نتوانست تحتتأثیر
قرار بدهد. یا چهار حرف «پ، گ، ژ، چ» که در زبان عربی وجود ندارند، این
چهار حرف در گویش لکی حتی بیشتر از زبان کردی مورد تأکید قرار میگیرد؛
برای نمونه در مناطق لکنشین هنوز به جای کلمهی از، از کلمهی «اژ»
استفاده میکنند یا «زهر» که «ژهر» به کار میرود. ویژگی دیگر گویش لکی،
قرائت بسیاری از واژهها و کلمات آن با زبان سورانی است به طوری که برخی از
کلمات این زبان در کردی کلهری وجود ندارد اما در سورانی وجود دارد مانند
کلمهی” گرک” به معنی نیاز داشتن که در زبان لکی و سورانی بهکار میرود
اما در کردی کلهری وجود ندارد. یا حذف حرف «الف» در اسامی مثل احمد، که در
زبان سورانی به احمد«همه» میگویند و در گویش لکی هم معمولاً حرف «الف» را
حذف میکنند همانند همهخان به جای احمدخان و «همهوند» به جای احمدوند که
نام یک ایل است. غیر از موضوع گویش باید گفت فرهنگ لکها نیز از قدمت
زیادی برخوردار است و حتی عناصری از فرهنگ این قوم به ملل آسیای غربی و
اروپای شرقی منتقل شده است. شهر «مهرگان قذف» یا «مهرگانکده» یکی از
شهرهای قدیمی لکها که در حوالی «درهشهر» ایلام و رودخانهی «سیمره» قرار
داشته، یکی از قدیمیترین مراکز تمدن و فرهنگ در غرب ایران بودهاست. طبق
اسناد تاریخی در این شهر روزهای یکشنبه تعطیل بودهاست. در حال حاضر نیز
در ملل اروپایی که مسیحی هستند روزهای یکشنبه تعطیل است. یا شکل قبرها که
هماکنون نیز در مناطق لکنشین قدمت خود را به شکل سنگهای عمودی بلند و
مرتفع و روی قبرها در قبرستانهای مناطق لکنشین به چشم میخورد و مسیحیان
اروپایی نیز سنگهای عمودی بر روی قبرها، قرار میدهند. دربارهی
دیدگاههای مذهبی این قوم نیز باید گفت هنوز ریشههایی از مهرپرستی در بین
آنان وجود دارد. مانند قسم خوردن به خورشید که رسم دیرینهی لکها است.
آنها برای خورشید قداست خاصی قایل هستند تا جایی که به آن قسم میخورند و
یا اهمیت قایل شدن برای آتش که میراثی از آیین زرتشتی است و لکها هنوز هم
برای آتش قداست خاصی قایل هستند. به طوری که آب ریختن روی آتش اجاق را
بدشگون دانسته و به هنگام دفن مرده نیز در اولین شب بر سر قبر او آتش روشن
میکنند. لکها مردمانی به غایت مهربان، راستگو و شجاع هستند و این شاید از
همان آیین «میترائیسم» یا «مهرپرستی» نشئت گرفته باشد که در زبان سانسکریت
میترا به معنای دوست و عهد و پیمان بوده و هندوان «میتره» را خواهان جدی
راستی و درستی و عقیدهی پاک میدانند و این کلمه «میترا» در زبان دری یعنی
فارسی امروز بدل به مهر شدهاست که مهر هم به معنای عشق و دوستی است و
کلمه «مهربانی» نیز از همین کلمه «مهر» نشئت گرفتهاست. در خصوص موسیقی نیز
گویش لکی را با توجه به خصوصیاتش باید زبان «شعر» دانست برعکس زبان لری که
زبان موسیقی است، شعرای زیادی در بین قوم لک وجود داشته که از معروفترین
آنها میتوان «غلامرضاخان ارکوازی» را نام برد که دیوانی به نام
«مناجاتنامه» را تألیف کردهاست و نقل است که این مناجاتها را که زبان
لکی بوده در هنگام حبس خود توسط یکی از حکام ظالم، سروده است و به واسطهی
همین مناجاتها به اذن خداوند قفل و زنجیر از پای وی گشود شدهاست. مذهب
اکثر مردمان لک «تشیع» است اما تعدادی از طوایف آنان نیز دارای مذهب «اهل
حق» میباشند و زیارتگاههای «بابایادگار» در منطقهی ریجاب و «سلطان
اسحاق» در منطقهی اورامانات مورد احترام آنها میباشد. از دیگر نشانههای
تقید مذهبی در میان لکها وجود انواع زیارتگاههای دیگر نظیر نظرگاه «محل
نظر ائمه» و قدمگاه « محل قدم گذاشتن اولیای خدا» در مناطق لکنشین است و
همچنین قدمگاه «فرنگی» در منطقهی بالوند که معتقدند قنبر، غلام مولا علی
(ع)، در این محل قدم گذاشته یا «نمازگاه» در منطقهی بوژان عثمانوند که
معتقدند یکی از معصومین به قولی مولا علی (ع) در این نقطه قدم گذاردهاست.
پینویس: *سیمره: گفتنیاست واج/ ق/ در میان طایفهی شاهیوند کوهدشت نیز
تلفظ نمیشود و به جای آن واج/ک/ تلفظ میشود.
محقق:علیرضاعطایی
از مطالب شما کمال تشکر را دارم
مرسی