لک بودن افتخار ماست
لک بودن افتخار ماست

لک بودن افتخار ماست

ALI_KURDEH

لک و هرسین


به نام خدا
 در ابتدا باید بگم که قوم لک یکی از قدیمی ترین اقوام در ایران است. تمدن قوم لک از تمدن کردها و لرها بیشتر است که این مطلب نشان می دهد قوم لک نه کرد است نه لر و بر گرفته از این دو قوم نیست ولی به دلیل نزدیکی قوم لک به کردها و لرها به مرور زمان زبان لکی دست خوش تحولاتی شده که باعث شده کلمات کردی و لری وارد زبان لکی شود ولی اگر در زبان لکی بنگرید در آن کلمات زیادی خواهید یافت که نه در زبان کردی و نه در لهجه لری وجود دارد. قوم لک یکی از بزرگترین اقوام در ایران است ولی در حال حاضر کوچک جلوه می کند که یکی از دلایل آن جنگهایی است که بین قبایل لک اتفاق می افتد و باعث مهاجرت برخی از روستاها یا طوایف از منطقه خود می شود ولی دلیل اصلی آن که قوم لک کوچک جلوه می کند این است که کریم خان زند یکی از بزرگترین و قدرتمندترین پادشاهان ایران که از اقوام لک بوده و حکومت آن زمان را با کمک و رشادت های طوایف لک (کاکاوند ـ کولیوند ـ بالوند ـجلالوند ـ هوزمانوند ـ ایتیوند ـ گراوند و دیگر طوایف) به اختبار می گیرد. بعد از مرگش لطفعلی خان جانشین وی می شود ولی به دلیل دشمنی و کینه ای که آقا محمد خان قاجار از کریم خان به دل داشت باعث شد که به لطفعلی خان خیانت کرده و او را ناجوانمردانه به قتل برساند و حکومت را در دست گیرد. این امر باعث شد که آقا محمد خان قاجار برای استحکام بیشتر حکومت طوایف بزرگ قوم لک که به کریم خان زند برای بدست آوردن حکومت کمک کردن را به شهرهای دور افتاده تعبید کند که دیگر متحد نشوند و علیه آنان دوباره قیام نکنند. (این مطلب توسط علیرضاعطایی به صورت خلاصه نوشته شده) .      هرسین کوه زرین                                                                                           
قوم لک قومی است که دارای شهرها و طوایف زیادی می باشد که شهرها عبارتند  هرسین ـ نورآباد ـ کوهدشت ـ الشتر ـ صحنه ـ کنگاور ـ نهاوند و بخشی از کرمانشاه و خرم آباد که شهرهای  هرسین ـ نورآباد ـ کوهدشت و الشتر کاملا لک هستند ولی دیگر شهرها به صورت مختصر می باشد. اگر در میان مردم قوم لک بروید و در زبان لکی اکثر شهرها بنگرید خواهید دید که زبان لکی به دلیل نزدیکی به کردها و لرها کلمات اندکی از کردی ولری وارد آن شده و این به دلیل معاشرت و نزدیکی با آنها بوده ولی اکثر کلماتی که در زبان لکی است در هیچ زبانی یافت نمی شود که این نشان می دهد لکی کهن تر و تمدنش بیشتر  از کردی و لری است. کوه شیرز                                                                                                         در میان طوایف لک زبان تنها طایفه ای که اصل زبان و فرهنگ اصیل لکی را حفظ نموده طایفه کاکاوند است که آن هم بخاطر دوری از کردها و لرها بوده ولی اگر در بین دیگر طوایف لک بروید خواهید دید که طایفه هایی که به مردم کرد نزدیک هستند کلمات کردی وارد زبانشان شده و طوایفی که به لرها نزدیک هستند کلمات لری وارد زبانشان شده است ولی طایفه کاکاوند به دلیل اینکه در مرکز لکستان قرار دارد که نیمی از آن در استان کرمانشاه و نیمی دیگر در استان لرستان می باشد و این امر باعث شده که طایفه کاکاوند یکی از اصیل ترین طایفه ها در قوم لک باشد. یکی از عواملی که باعث شده مردم ایران شناختی از قوم لک نداشته باشند یا حتی بعضی اصلا این اسم را نشنیده باشند این است که مردم لک با سفر به شهرهای ایران در معرفی خود به جای اینکه بگویند لک هستم می گویند کرد یا لر هستم که این اشتباه است و باعث از بین رفتن تعصب و ناشناخته ماندن لک شده است که خواهش می کنم از تمام مردم لک که برای شناخت و اهمیت بیشتر جامع ایران به قوم لک بیاییم خود را باور کنیم و بجای اینکه بگوییم کرد یا لر هستیم بگوییم لکیم تا به مرور زمان مردم ایران با این قوم شناخت بیشتری داشته باشند. با تشکر ... روح کریم خان زند........           لکستان                                                                         


 
کلمات کهن لکی:
 شما خواننده گان متاسفانه به اشتباه یا به عمد این واژه "داوت" را لری نامیدید. بگذریم در مورد واژه "داوت" و ارتباط آن با داوود پیامبر و نفوذ دین یهود در ایران نوشته بودید. اضافه میکنم که نفوذ دین یهود به ایران از ناحیه شوش خوزستان آغاز شده. جاییکه امپراطوری خشایار شاه، شاه ممالک مصر تا چین وجود داشته است. در آن زمان یهودیان زنی را وارد حرمسرای خشایار شاه می کنند که بعد ها همسر امپراطور می شود و بعد ها توسط همین زن وزیر اعظم نیز یک فرد یهودی انتخاب میشود. و این آغاز نفوذ دین یهودیت در سرزمین پهناور ایران آن موقع بوده است که تاثیرش را در وجود و کاربرد واژه "داوت" در زبان لکی نیز می توان دید.       مهمترین عامل افتراق واستقلال این قوم مولفه زبانی است. تحقیقات زیادی در مورد ریشه زبان لکی صورت نگرفته است  اما می توان گفت زبان لکی یک زبان زیبا و آهنگین است که واژه های باستانی و کهن به قدر زیادی درآن  وجود دارد. و شکل قدیمی و اصیل برخی واژه ها و شیوه ی جمله بندی اصیل در این زبان  باعث می شود که ابراز نمود زبان لکی به جا مانده ی زبان های باستانی است.ازاینرو می توان گفت که مهم ترین مآخذ لکی زبان باستانی است که قبل از اسلام در ایران رواج داشت .
—استرابون مورخ یونانی می نویسد: کاسی ها قبل از ورود آریایی ها در حدود هزاره سوم پیش از میلاد از ارتفاعات قفقاز و آذربایجان به کناره ی دریای مازندران آمدند و نام خود را بر این دریا دادند و نام آن را دریای کاسپین یا کاشی نامیدند. و این دریا در اصطلاح اروپایی به نام دریای کاسپین شهرت یافت. در زمان مهاجرت در شهر های کاشان سکونت نمودند. و نخستین بار همدان را ساختند و آن را آکسیان نام نهادند.
—این اقوام به موازات ایلامیها بر بخش هایی از لرستان تسلط داشته اند. قومی بوده اند که چیره دستی فوق العاده ای در ساختن مصنوعات مفرغی داشته اند.
—آنان سوارکارانی دلیر و جنگجو یان ماهر بودند. که بارها با همسایگان خود از حمله ایلامی ها و بابلی ها در افتادند. که در نتیجه پادشاه آنان به نام گانداش به پادشاهی دولت بابل نشست و دولت بابل را سرنگون  ساخت و مدت شش قرن بر آن سرزمین حکم رانی نمودند.و در آخر توسط ایلامی ها شکست خوردند و به سرزمین خود یعنی لرستان فعلی بازگشتند.
—خدای قوم کاسی(رشنو) نام داشت،که در زبان آنها به معنی عدالت بود. که امروزه طایفه ای به این نام در جنوب غربی استان لرستان یعنی شهر رومشکان ساکن هستند.
—لک های امروزی بازمانده ی قوم کاسی هستند که سکونت گاه امروزی قوم لک (لکستان) شامل جنوب ، غرب ، شمال، شمال شرقی، لرستان ـــ جنوب و غرب همدان ــــ شرق استان کرمانشاه و شرق  استان ایلام می باشد.که بخش های دیگر از طوایف لک در کردستان عراق، کرکوک و خانقین سکونتدارند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام بومی آنجا یعنی کاسی‌ها، الیپی‌ها، لولوبیان و عیلامیها و دیگر اقوام آسیانی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند. —هر چند هر فرهنگ در یک زمانی رشد نهایی خود را می کند و در آخر رو زوال می رود که فرهنگ لکستان( کاسی) از این قاعده پیروی کرده است.
از اینکه مارا درگوگل محبوب میکنید ممنونیم
علیرضاعطایی

جغرافیای لکستان

جغرافیای لکستان و فرهنگ و ادبیات لکی نویسنده: علیرضا عطایی نشریه اینترنتی لکستان - پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳٩٠

علیرضاعطایی (وبلاگ خزان0832): رود سیمره که در میان بومیان منطقه به ( آب خشمگین ) معروف است و  گذشته ها به ( خواپ ) و خواسپ و لاوکنی ) شهرت داشته ، بزرگترین و با سابقه ترین رودخانه غرب کشور است . رودخانه سیمره از مرتفع ترین و یا به گفته دیگر سردترین نقطه غرب کشورمان ، یعنی کوههای استان همدان آغاز و تا پست ترین و پائین ترین و گرمترین نقطه جنوب کشور ، یعنی جلگه اهواز امتداد می یابد .


این رودخانه در عمق دره ای وسیع و طولانی از شمال به سمت جنوب رشته کوههای زاگرس به طول 775 کیلومتر عبور کرده و در دزفول رودخانه و کرخه را تشکیل می دهد . این دره ژرف و طولانی مهد پیدایش و استمرار حیات بشر اولیه و انسانهای دوره ی نوسنگی ، یعنی انسان و تمدنهای نخست جهان بوده و در دوران مادها به دره ( مهرگان کده) اشتهار داشته است .

اولین دولت ایران ، باستان ، یعنی ، ماد در این ناحیه یعنی سیمره بوجود آمده است . سیمره از لحاظ موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی در گذشته ها بسیار حائز اهمیت بوده است . این منطقه به خاطر برخورداری از نقاط کوهستانی و جنگل فراوان و نیز تنوع آب و هوایی و بهره مندی از آب رودخانه سیمره و سرابها ، چشمه سارها و آب ریزهای فصلی مربوط به آن ، از دیر زمان محل مناسبی برای رشد و پرورش و پیدایش و استقرار و امرار معاش بشر بوده است و به طور کلی محل امن و مناسبی برای حیات انسانهای عصر گذشته بشمار  می رفته است . و به همین دلیل در این ناحیه انسان از ما قبل تاریخ حیات داشته و به حیات خود در این ناحیه ادامه داده است . وجود میراث باستانی فراوان و آثار مکشوفه دردلفان ، بیستون پراو، هرسین ، کنگاور و ... که در سر منشأ رودخانه سیمره واقع اند . گویای این حقیقت است که دسته هایی از انسانها نخستین زندگی غارنشینی و ابتدایی خود را درون این غارها سپری کرده و با کشف کشاورزی برای اولین بار در اطراف و اکناف رودخانه سیمره به کشاورزی پرداخته و حیات خود را پیرامون این رودخانه گسترش دادند .

نخستین انسانهای اولیه چند منطقه را سر منشاء زندگی خود کردند و این مناطق را کشف و در کنار آنها زندگی می کردند . که مهمترین و اصلی ترین آنها رود سیمره است که ادامه ی آنها عبارتند از : گاماسیاب ( نهاوند ) رودخانه قره سو در ( کرمانشاه ) بادآور و گیزه رود در دلفان ، مرگ در ماهیدشت و سرفیر وزآباد ، گراب و روانسر و رودخانه راز آور در کامیاران و در این مناطق به زندگی پرداختند . همین دسته از انسانها که انقلاب کشاورزی و بعدها دامپروری را در ناحیه سیمره پایه گذاری کرده بودند ، از آب خروشان رود سیمره و کوه و جنگلها و نیز دشت و دره های آن استفاده کافی برده و از غار و صخره های موجود در منطقه به عنوان پناهگای امن و مطمئن برای مصون ماندن از گزند دشمن و نیز غلبه بر دشمنان استفاده کردند و این ناحیه را به عنوان محل و مکانی مناسب در کلیه شئون مادی و معنوی زندگی انتخاب کرده و به دفاع از آن پرداختند ، بطوریکه اقوام مهاجم به دلیل وضعیت خاص منطقه و حضور جنگجویان بومی ساکن در آن هرگز نتوانستند در آن ناحیه رخنه کنند . به این خاطر ساکنین بومی این ناحیه قرنهای متمادی به حیات در این ناحیه ادامه داده و از نفوذ دشمن به داخل آن لااقل نفوذ دشمن به نواحی مرکزی آن جلوگیری کردند . تاریخ گویای آن است که منطقه سیمره همیشه به دست بومیان ساکن در آن اداره گردیده و هیچ قوم مهاجمی نتوانسته است بومیان آن را شکست بدهد در منطقه سیمره آثار باستانی فراوانی در سراسر منطقه سیمره از ابتدا تا انتهای طول قابل مشاهده می شود . یعنی از نهاوند ، دلفان لرستان ، بیستون و هرسین گرفته تا دره شهر و آبدانان و.... قابل مشاهده بوده و یافت گردیده است .

 

( وجه تسمیه اسمی لک ) :

برای واژه « لک » به فتح ل و سکون ک ، در فرهنگهای معانی متفاوتی آمده است که عبارتند از :

1 ـ درفرس اسدی واژه های لاک ، لک ، لکارا لیکی دانسته و آورده است که همه رنگی است سرخ که نقاشان بکار دارند و عنصری گویند .

همی گفت و پیچید برخشک خاک      زخون داش خاک همرنگ لاک

2 ـ مصلح الفرس آن را به معنی مردم رعنا و نیز بضم لام داروئی دانسته که تیغه کارد را در دسته بدان محکم کنند .

3 ـ فرهنگ قرآس آنرا به معنی ( نام داری ) آورده است .

4 ـ فرهنگ تحفه الاحباب تألیف حافظ اوبهی هروی نوشته شده به سال 933 هـ - ق در توضیح واژه لک چنین آورده است که ( لک به معنی تکاپوی بود و بعضی آلات خانه از کاسه و کوزه و غیره ... و لک به ضم اول ، آن دارو باشد که کارد در آن به دسته استوار نمایند دوژ گویند .

5 ـ در برهان القاطع معانی چندی برای واژه لک آورده است . از جمله می نویسد : رد ... به فتح اول و سکون ثانی . یکصد هزار گویند به صد هزار رسید آنرا لک خواندند ( احتمالاً در قدیم عدد هزار بزرگترین عدد شناخته شده تا آن دوران بوده است ) و جامه و سته کهنه و پاره شده و رخت و لباسی که مردم پوشند خواه نو باشد خواه کهنه و داغ و لکه جامه و غیره آن را لک گویند که لک های امروزی در سیمره بازمانده همان قبیله ای هستند که از قدیم الایام به لک مشهور بوده اند و بسته به نظر کاردان تبار شناسی است که یکی از این واژه ها لک ، به معنی ، ایل یا قبیله انتخاب نمایند . امروزه واژه لک نه تنها نام طوایف یک زبان ساکن در سیمره است بلکه نام چند ده روستا در سراسر ایران نیز هست که به شرح زیر آورده می شود :

1. لک lak : دهستانی است از شهرستان قروه کردستان بین دهستان های اسد آباد و ییلاق واقع شده است مرکب از 15 آبادی است .

2. لک lak : دهی از دهستان خدابنده . شهر قروه کردستان .

3. لک lak : دهی از نازلو ، بخش حومه شهرستان ارومیه .

4 ـ لک آله lakale : الف ) به دهی از دهستان گرما رود بخش گلسیر شهرستان اهر ، ب ) دهی از بخش چاپلق شهرستان الیگودرز نیز هست

5 ـ لکه ن lakan : دهی از دهستان چنار رود بخش آخوره شهرستان فریدن

6 ـ لک بن lakbon : دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد

7 ـ لک بزرگ lak bozorg : دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین

8 ـ لک درق lak derag : دهی است از دهستان اجاره رود بخش حومه شهرستان اردبیل

9 ـ لک ران lak ran : دهی از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان اردبیل

10 ـ لکزی lakzi : دهی از دهستان گل تپه فیض الله بگی بخش مرکزی شهرستان سقز

11 ـ لکستان lakestan  : دهستان خاور بخش شاپور از شهرستان خوی کنار دریاچه ارومیه

12 ـ لک لر lak lar : دهی از دهستان گاو دول بخش مرکزی شهر مراغه

13 ـ لک لر lak lar : دهی از دهستان آتش بیگ بخشی اسکندر شهرستان تبریز

 لک ها از نظر فرهنگ و منش ها با کردها همانند و در تمام وجوه اعتقادی و کنشهای فرهنگی و بومی با یکدیگر همسان و هم رفتارند . تنها از حیث گویش تفاوتهایی با یکدیگر دارند . در رابطه با آئین مذهبی آنان هم اگر توجه نمائیم تنها در دلفان و ( ایلات جلالوند و عثمانوند ) پاره ای ویژگیها هست که از نظر اعتقادی متفاوت است و پیروان یارسان و یا اهل حق انجام می دهند که باید گفت آن کنشها هم بر ریشه ای کهن استوار است . و میتوان در این مذهب ، اثری از آئینهای یکتا پرستی ایران باستان بویژه عرفان ایرانی را یافت . نکته مهم اینجاست که تمام دعاها و نیایش های آنان که سینه به سینه به آنها رسیده مجموعه ای پر ارزش است به گویش لکی که اینان لکی را برای زبان اعتقادی برگزیده اند و میراث فرهنگی بخشی از ایران را پاسداری کرده و می کند .

لکها عموماً در شمال و شمال باختری لرستان که منطقه ای سردسیر است زندگی می کنند . رشد جسمانی آنان سردسیری است . بیشتر زنان و مردان که پیوندهای قبیله ای و درونی داشته اند و با نژادهای سایر نقاط آمیخته نشده اند دارای قامتی بلند و صورتی کشیده و اندامی ورزیده و چهره ای روشن می باشند . طبیعت پاک و دست نخورده محیط زیست اگر با تغذیه صحیح و کامل همراه بود . برای آفرینش اثر چشمگیری است .

از قدیم ترین آثاری که واژه های لکی و لری در آن فراوان بکار رفته است و اصولاً به فهلویات مشهور است دوبیتی های باباطاهر و دوبیتی های قطران تبریزی است . سند قدیمی دیگر ، تفریظی که در سال 710 هـ . ق برای رشید الدین فضل الله فراهم شده است و بنام « مسئله و الاجوبه رشیدیها مشهور است . در این تفریط از شخصی بنام ( فخرالدین لور ) زیر عنوان « صوره خط مولانا ناقدوالمشایخ و العلماء فخر المله الدین لور دامت برکاه » مطلبی عربی است که ضمن آن یک رباعی و یک تک بیت فارسی و دو بیت هم به گویش لکی با عنوان « شعر بالفهلویه » آمده است . امروز تنها طوایف لک نیند که برای علف چرانی کوچ می کنند بلکه سنتی در سراسر لرستان است .

در گذشته لری کتاب زیاد داشته است . ولی لکی زبان شعر و بیان حال ، عشق و اعتقاد و یا حماسه و احساس بوده است . کتابت هم داشته است . از این رو تعدادی دیوان شعر از سرایندگان لرستان به لکی باقی است که برخی از آنها به چاپ رسیده است مانند دیوان ملا پریشان لک . سروده های یارسان که توسط علیرضاعطایی جمع آوری گردیده ، دفتر رموز یارسان گنجینه سلطان صحاک ( اهل حق ) که بوسیله علیرضاعطایی هرسینی گردآوری و بوسیله انجمن های فرهنگی ایران باستان چاپ و نشر شده است . همچنین مناجات نامه کیومرث میرزابیگی که لری و لکی است . اخیراً هم کتابی تحت عنوان گلزار ادب لرستان ، از سروده های لکی است ،توسط مرحوم اسفندیار غضنفری جمع آوری و به چاپ رسیده است، این کتاب اثر بسیار ارزشمندی است که دو بار به زینت چاپ آراسته شده است. امروزه  بسیاری از داستانهای حماسی و مذهبی مانند ، خورشید و خاور ، داستانهایی از شاهنامه فردوسی و سروده های اهل حق موجود است که هنوز چاپ نشده است؛ همه ی اینها به اضافه ی یکسری دست نوشته های دیگر ادبیات مکتوب لرستان و به تعبیر درست تر منطقه سیمره (لکستان ) است که با گویش لکی ضبط شده است . عده ای عقیده دارند که کلمه لک به معنی صاحب و مالک است و گفته شده است که لک به معنای نیرو و توان زیاد نیز هست . لک در زبان هندیها به معنی صد هزار میباشد ولی آنچه واضح و آشکار است و متأسفانه در یک لغات نیز یا به اشاره نشده و یا بسیار کم اشاره شده است . لک نام قوم اصیل ایرانی است که در منطقه سیمره و حدفاصل استانهای همدان در شمال و خوزستان در جنوب کشور ایران زندگی می کنند و به زبانی باستانی تحت همین عنوان تکلم مینمایند .

زبان لکی مملو از واژه های کهن باستانی است که با همان معانی اولیه در زبان لکی امروزی متداول میباشند در اینجا به طور اختصار به نمونه هایی از این واژه ها که در زبان اوستا نیز با همین کار و شکل و معانی آمده اند اشاره
می کنیم .

( آسن – آهن ) – ( پیا – مرد ) – ( حور – خورشید ) – ( فره – زیاد ) – (لور – چراگاه ) ( هوز = دودمان ، آبادی ) – (دت – دختر ) و بسیاری از واژه های دیگر از زبان باستانی اوستا که در زبان لکی امروز رایج و متداول می باشد .

گذشته از همه اینها که در خصوص بومی بودن ساکنین منطقه سیمره اشاره گردید ، از سوی دیگر عقل آدمی نمی پذیرد که در زمان مهاجرت آریایی ها به شمال و غرب ایران دسته هایی از بومیان ایرانی در حواشی رودخانه سیمره می زیسته اند که کسی جزء اجداد و نیاکان ساکنان امروزی سیمره یعنی نیاکان لکها نبوده است .

از سوی دیگر دلایل و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد تمدن (سومری ) یعنی قدیمی ترین تمدن شناخته شده است که بشر در کناره ای رودخانه سیمره و کوه و دره های اطراف آن بوجود آمده و قوام یافته است . متأسفانه در این مناطق هنوز کاوشهای باستان شناسی صورت نگرفته است و اظهار نظرهای مورخین و صاحب نظران بیشتر بر اساس شواهد ظاهری و حدس و گمان است . یکی دیگر از خلاء های موجود در اسناد تاریخی کشور ما مخصوصاً تاریخ تمدن منطقه غرب کشور آن است که مورخین ، خصوصاً مورخین بومی منطقه علیرغم آنکه شاهد بقایای بیشتر و بیشماری از آثار تمدن در منطقه غرب کشور ، کرمانشاه ، سیمره ، لکستان و ... هستند ولی هرگز از عوامل پدید آمدن این تمدنها در این منطقه از کشورمان ، مثل عواملی چون آب ، جنگل و ... که از عمده ترین عوامل تشکیل تمدنها در زمانهای گذشته بوده اند ذکر بمیان نیاوردند .

امیدواریم ، انجام تحقیقات بیشتر و کاوشهای باستان شناسی فراتر بتوان در آینده نزدیک به رمز و رازهای نهفته در دل منطقه غرب کشور ، خصوصاً در ناحیه سیمره که اکثر جهانگردان و مورخین از دیدن این ناحیه بدلیل سحر آمیز بودن و وجود صدها اثر منحصر بفرد باستانی در آن دچار حیرت و شگفتی شده اند ، پی برد و حقایق بیشتری روشن گردد و اسرار تازه تری از تاریخ کشورمان از قبیل اسرار نخستین کتاب ، خط ایرانی ، در زمان و تمدن که به احتمال قوی در دل کوه و صخره های و کناره های رودخانه ها در غرب کشور نهفته است آشکار گردد .

 

ارتفاعات رشته کوه سرکشتی. زنان روستای تاریکه(میرآقا) که در فصل بهار برای چرای دام به این رشته کوه کوچ می کنند.تاریخ عکاسی : ۳۰/۲/۱۳۸۸- عکاس : علیرضاعطایی

 

 

به گواهی ریش سفیدان محلی تا کنون صفحات زیادی از کتاب اوستا که به صورت تکه تکه برگهای پوستی آهو نوشته شده است توسط کاوشگران بومی که به صورت قاچاق مبادرت به حفاریهای در ناحیه سیمره و در قسمتهای مختلف این منطقه کرده اند پیدا شده است . و نیز در این منطقه خصوصاً در بخش فیروز آباد ( انتهای غربی دشت ماهیدشت ) قبرستانهای مخصوص اسب ، مربوط به دورانی که بشر برای اسب قرب و عزت خاصی قائل بوده و این حیوان را دفن کرده یافت شده است . زبان لکی زبانی است باستانی و دیرینه که پر است از واژه ها و اصطلاحات که واژه های بیگانه کمتر در آن یافت می شود در زبان لکی گاه واژه های بیگانه را با اصطلاحات خود تغییر داده اند ، بطوریکه می توان گفت این زمان از نظر لغات و واژه های بیگانه کاملاً مصون باقی مانده است .

زبان ساکنین دره سیمره از ابتدا تا انتهای آن لکی است و تنها در قسمتهای مرز شرقی منطقه یعنی استان لرستان عده ای از مردم به زبان لری صحبت می کنند در قسمت غربی منطقه سیمره زبانهای کردی کرمانشاهی ، کلهری ، جاثی که در میان لک زبانها به ( زنگنه ) معروف است ، رایج می باشد . بطوریکه مشاهده گردید در روستاها و نقاطی که در مرز مشترک بین لک ها و کردها واقع گردیده اند این مناطق به لهجه هایی که آمیخته ی از کردی و لکی است تکلم می کنند . لازم به ذکر است ، سیر و تنوع لهجه ها در کردستان شامل کردی سنندجی – اورامانی – پاوه ای ، مریوانی و غیره نیز در کرمانشاه و ایلام و لهجه های کردی کرمانشاهی ، ایلامی ، زنگنه ، سنجابی ، کلهری و غیره زیاد است و این بدلیل تأثیر گذاری سه زبان لکی ، لری و کردی می باشد . که به شکل زبانها یا لهجه های امروزی درآمده و رواج یافته است .

در حالی که هر سه زبان یعنی لکی ، لری و کردی در اصل یک ریشه و اساس می باشد . اما زبان لکی از هر جهت نسبت به دو زبان رایج دیگر در غرب کشور به زبان اوستا که زبان عصر زردشت در ایران بوده معروف است نزدیکتر است . زبان لکی زبان ریشه دار و غنی و مملو از واژه ها و اصطلاحات کهن و قدیمی است . بطوریکه می توان گفت این زبان قدمتی به درازه عمر بشر دارد . ریشه زبان لکی را می توان در زبانهای رایج دیگر جستجو کرد .

موسیقی یا به گفته دیگر ساز و آواز در دره سیمره با زندگی مردم این دره همراه بود و به وجود آدمهای آن منطقه گره خورده است انسان در سیمره با نوای موسیقی چشم به جهان گشوده و با لارش عزای سرنا و دهل و آواز غمگنانه ( مور ) دیده از جهان فرو می بندد . سیمره ای ها شادترین لحظات عمر خود را با ساز و آواز جشن می گیرند . همانطوریکه تلخ ترین روزهای زندگی خود را با موسیقی التیام می بخشند . اصولاً ساز و آواز که در گذشته ی تاریخ این منطقه از اهمیت و حضور فوق العاده ای در زندگی روزمره مردم برخوردار بوده است امروزه نیز جزء لاینفک زندگی روزمره مردم دشت و کوهستانهای زاگرس به شمار می رود . مردان و زنان لک در مواقع دلتنگی و تنهایی برای دل ماتم زده و غمگین خود آواز ( مور ) سر میدهند . مور یکی از موسیقی های باستانی و مخصوص اقوام لک می باشد حتی میتوان گفت این احتمال وجود دارد که آواز مور بعد از اشارات انسانهای نخستین در آغاز کشف زبان بوجود آمده باشد . لک ها در زمانهایی که شاد و مسرورند آوازی بنام ( هوره ) که آوازی شادمانه است می خوانند .

جالب اینکه همگی از کوچک و بزرگ و زن و مرد این آوازها را بلد هستند و به خوبی آن را می خوانند مور و هوره دو آواز مخصوص خطه سیمره هستند که به ترتیب در مواقع دلتنگی و شادی خوانده می شود . این آوازها از گذشته های بسیار تا کنون از نسلی به نسلی و سینه به سینه حفظ شده و پایدار مانده است .

لک زبانها در طول شبانه روز هرگاه احساس دلتنگی کنند مور می خوانند زمانیکه احساس خوشحالی می کنند هوره سر می دهند . و در بیشتر مواقع این آوازها را با خود زمزمه می کنند . قابل ذکر است قدیمی ترین و باستانی ترین موسیقی لک ها مور است . مور به ماهیت ذاتی بنوعی تحریک کننده هستند مور و هوره برای مردم لک و کرد و حتی لرها مورد اهمیت است .

آداب خواستگاری :

در رسم خواستگاری ابتدا یک یا چند تن از افراد خانواده پسری که قرار است زن اختیار کند بصورت تنهائی یکی از افراد خانواده دختر که مورد نظر خانواده پسر است رفته و به طور خصوصی با او به بحث و گفتگو در این باره می پردازند این افراد که آغازگر بحث این وصلت می باشند ، از بین افراد با صلاحیت خانواده های دختر و پسر انتخاب می شوند . هدف از گفتگوی اولیه برای آن است که خانواده پسر آگاه شوند که آیا اصولاً خانواده دختر رلضی به وصلت با آنها هستند یا خیر و همچنین اطلاع پیدا کننند که آیا دختر مورد نظر آنها نافه برانه کس دیگری نیست و یا پدر و مادرش به کسان دیگری قول و قرارهائی در رابطه با دخترشان نداده و ... پس از بررسی های اولیه و اطلاع پیدا کردن از نظرات کلی والدین دختر مورد نظر در کلیه زمینه ها ، در صورت مساعد بودن اوضاع چند تن از زنهای طایفه پسر به خانه دختر مورد نظر رفته تا به اصطلاح دختر را بپسندند . برای پسندیدن دختر زنها به شیوه های خاصی که خود می دانند و به شکلی که توهین و اهانتی به دختر و والدین او نشود گفتار ، رفتار و کردار دختر را مورد آزمایش قرار می دهند . در این خصوص طرز برخورد دختر و معاشرت او با دیگران ، افکار ، شخصیت اخلاقی و اجتماعی ، طرز تکلم مثلاً لکنت زبان نداشته باشد ، حو و وسع اطلاعات و توانائی دختر در خصوص کارهای روزمره زندگی ، خصوصاً در زمینه های پختن ، مشک زدن ، رعایت نظافت و بهداشت و خلاصه تا آنجائیکه بتوانند ، دختر را مورد بررسی قرار می دهند ، حتی اینکه دهان او را بو می کنند که دهانش بوی بد ندهد . و اینکه مادرش چقدر توانسته است او را تربیت کند و شیوه های خوب زندگی کردن را به او بیاموزد . و با اطلاعاتی کامل به نزد خانواده پسر بر می گردند . و دیده ها و شنیده های خود را به طور کامل در اختیار آنها قرار می دهند . در این صورت اگر در این زمینه ها مشکلی وجود نداشته باشد این بار خانواده پسر و مادر داماد همراه با بزرگ طایفه و جمعی از مردان فامیل به صورت آشکار برای خواستگاری دختر با تعیین وقت قبلی به خانه دختر می روند تا او را برای پسرشان خواستگاری و نشان ( دیاری ) کنند . در این نشست که با حضور بزرگترهای دختر و پسر و در خانه پدر عروس برگزار می شود مبلغ شیر بها
( شیروای ) محریه ( پشت تخت ) تعداد خلعت ها ( خلات ها ) و ... مشخص و تعیین می گردد . مبلغ شیر بها امروزه تا حدود 500 هزار تومان و بستگی به وضعیت مالی خانواده عروس و داماد دارد و ممکن است کمتر از این مبلغ هم باشد . محریه مبلغ زیادی نیست و معمولاً به همان وسایلی که پدر عروس بعنوان جهیزیه در نظر و در سند ازدواج می نویسند . ولی اصرار بیشتر خانواده عروس بر روی شیر بها است . تعداد خلعت هم بستگی به تعداد اقوام و نزدیکان فامیل دارد که پدر عروس از خانواده داماد می خواهد که برای افرادی که مد نظر اوست خلعت تهیه شود . خلعت معمولاً شامل اسب و زین ، تفنگ و یا کت و شلوار است که به افراد شاخص و اقوام نزدیک عروس هدیه می دهند . در کلیه قرار و مدارها مربوط به خواستگاری ( ری شیر ) برای مادر عروس نیاز در نظر گرفته می شود . یعنی خانواده داماد مؤلف است در برابر شیری که مادر عروس به دخترش داده است و به پاس زحمات مادر در زمان عروسی دخترش هدیه ای معمولاً شامل لباس می شود و بر خلاف هدیه خلعت که گیرنده آن باید در عوض چیزی بدهد ، مادر چیزی در عوض هدیه ( ری شیر ) نمی دهد .

عروسی :

مراسم عروسی در بین لکها معمولاً با سرنا و دهل و به مدت سه شبانه روز برگزار می شود گفته می شود نسل های پیشین عروسی را با هفت سرنا و هفت دهل و به مدت هفت شبانه روز برگزار می کردند . امروزه این مدت به سه شبانه روز تبدیل و در موارد زیادی به یک شبانه روز تقلیل یافته است کسی که می خواهد مراسم عروسی را با سرنا و دهل برگزار کند باید صبر کند یکسال از زمان فوت بستگان آشنایان فوت کرده بگذرد . آغاز عروسی با سرنا و دهل و با رسمی تحت عنوان ( آزیتی شکانن ) برگزار می شود به این معنی که خانواده داماد ابتدا به همراه ریش سفیدان دیگر به در منزل اقوام و همسایگان که در طول سال گذشته عزا دار بودند رفته و نوازندگان سرنا و دهل در خانه آنها دقایقی مارش ( چمری ) عزا می نوازند و مردان طایفه داماد در مقابل مردان طایفه شخص متوفی ایستاده و حمد و سوره ای می خوانند و دسته ای از زنان طایفه داماد به شیون و زاری با زنان طایفه شخص مرده می پردازند به این شکل به آنها ( آزیتی ) یعنی عزادار گفته می شود که به پایان می رسد . و در عین حال از آنها اجازه می گیرند که عروسی شان را بگیرند . و آن را با سرنا و دهل برگزار کنند . این مراسم در منزل همه ی کسانی که سال گذشته دوست و آشنای خود را از دست داده اند انجام می شود . که پس از اتمام این مراسم ، مراسم عروسی شروع می شود . در عروسی همه ی اقوام و آشنایان که به صورتی دعوت شده به عروسی می آیند . در مدت عروسی صاحبان عروسی از مهمانها پذیرایی می کنند . به آنها شام و نهاری می دهند . غذای معمول روزهای اول عروسی گوشت و برنج است . صاحبان عروسی چند نفر را مسئول کرده و از آنها می خواهند که سورانه را جمع آوری کنند . و هنگامی که شب همه ی مهمانها رفتند به شمردن هدیه ها می پردازند و آن را به داماد یا پدر داماد تقدیم
می کنند .

مذهب :

به طور کلی مجموعه اعتقادات و عاداتی است که بشر را به قوه ما فوق بشری یعنی خالق بی همتا مرتبط می سازد معتقدات و عرفا و عادات ساکنین هر سرزمین در قرون اولیه تحت تأثیر شرایط آب و هوائی آن منطقه بوده و موقعیت کلی و وضعیت وجودی جغرافیائی محل زندگی دو عامل مؤثر در پیدایش نوع مذهب بوده اند . به این معنی که انسانهای که در مناطق کوهستان و جنگلی زندگی می کردند . تحت تأثیر آن محیط که انسان مقهور طبیعت پیرامون خویش شده و در هر قدمی با خاطراتی روبروست و با عناصر و پدیده های گسترده در طبیعت ارتباط تنگاتنگی دارد . برای هر یک از آن جلوه های طبیعی ، خدایان نزد خود وضع نموده و باور داشتند . اما بر عکس در سرزمینهای که انسانها در دشت های هموار و وسیع زندگی می کنند و محیط اطراف خود را تا دور دستها مشاهده می کنند ، تحت تأثیر محیط پیرامون خود خویش را سلطان طبیعت به حساب آورده و خدایان دیگری را پرستش می کردند .

پناه بردن انسان به خدایان مختلف و متفاوت سیر ادامه این حرکت و تفکر بشر در نهایت اندیشه و توجه و پرستش به خدای یگانه را موجب گردید ، ایران باستان که سرزمینی با ویژگیهای طبیعی گوناگون بوده بطوریکه در نواحی شمال پوشیده از کوهستان و جنگل و در نواحی جنوبی به دریا منتهی شده است . لذا ساکنین کوهستان ها خدایانی متعدد و ساکنین دریاها خدایانی دیگر را پرستش می کردند ، به طور کلی در فرهنگ و مذهب لکها فقط یک دین وجود دارد که در حال حاضر اسلام است با ورود دین اسلام به کشور ایران لک ها هم طبق اندیشه های نو خود و کنار گذاشتن عقاید اشتباه خود به دین اسلام روی آورده و مسلمان شدند و در حال حاضر هم مسلمان هستند .

زبن شناسی لکی

نشریه لکستان هرسین                                                 نویسنده:علیرضاعطایی


این که می گوییم مصوّت مرکز هجاست بدین سبب است که اوّلاً موجودیت هجا بستگی به وجود مصوّت دارد.زیرا اگر مصوّت ها را از هجا حذف کنیم دیگر هجایی باقی نمی ماند .درصورتی که می توان از یک هجا یک یا دو صامت را حذف کرد ، بدون آنکه لطمه ای به هجا وارد آید.برای مثال اگر در هجای  « barq» صامت های ( r ، q ) حذف شود ؛ هجای  «ba»  بر جای خود باقی است ودر کلمه هایی مثل ( sard – berâkam – baly ) دیده می شود .ولی اگرمصوّت  « a »  حذف شود آنچه می ماند سه صامت مستقل وجدااز یکدیگر است نه یک هجا . دلیل دوم برای این که مصوّت مرکز هجاباشد ، اصل اقتصاد است .زیرا اگر صامت را مرکز هجا قرار دهیم به تعداد صامت ها هجا داریم .مثل همان کلمه ی برف  که اگرصامت های آن مرکز هجا باشد باید آن را سه هجایی به حساب آوریم و این مغایر اصل اقتصاد است  .بنا بر این تعداد هجاهای یک کلمه به تعداد مصوّت های آن است .در هر کلمه یا عبارت هرقدر مصوّت است همان قدر نیز هجا است.  

 مثل :    

kâr ( یک هجا )    

ketâw ( دو هجا )      

berâkam ( سه هجا )     

namimââ (  چهار هجا )

 انواع هجا در زبان لکی

در زبان لکی سه نوع هجا به شکل زیر وجود دارد :

1- صامت + مصوّت (بلند ، کوتاه)        مثل :   me ، to ، se ، cha    

2- صامت + مصوّت(بلند ، کوتاه) +  صامت   مثل :  kâr ، mar ، sar

3- صامت + مصوّت(بلند ، کوتاه)  +  صامت +  صامت     مثل : kârd ، šârd

تمام کلمه ها چه یک هجایی وچه چند هجایی طبق سه فرمول بالا ساخته می شود .

در کلمه های چند هجایی صامت های بین دو مصوّت از یک تا سه صامت متغیّر است :

-  در کلمه ی  (  zonâ) بین دو مصوّت ، یک صامت (  n ) قرار دارد.

-  در کلمه ی  (žinžu) بین دو مصوّت  ،دو صامت (n ، ž ) قرار دارد.

شمار صامت هایی که می توانند به طور متوالی وپی درپی در یک هجا یا مرز دو هجا قراربگیرند ؛ حد اکثرسه صامت است . پشت سر هم آمدن صامت ها یا به عبارتی توالی فوری صامت ها را «  خوشه » می نامیم .بنابراین درکلمه ی «  žonžu»  ( n ، ž ) خوشه ی صامت ها هستند .

در ساختار یک هجا موارد زیربه چشم می خورد :

الف ) صدای اوّل هر هجا لزوماً صامت است .پس در کلمه هایی مانند : 'ura، 'ira و... صدای اوّل  « ' » است وبه صورت  ( ' ) نشان داده شده است . در ضمن به یاد داشته باشیم که در زبان لکی «'  » در اوّل کلمه وجود دارد.

ب ) صدای دوم هر صدا لزوماَ مصوّت است .به عبارت دیگر در زبان لکی هجایی نداریم که با دو صامت یا بیشتر از دو صامت آغاز شود .به همین دلیل از قدیم گفته اند : «ابتدا به ساکن محال است .»  در زبان های دیگرمثل انگلیسی یا فرانسه هجاهایی هست که حتی با سه صامت آغاز می شود.مثل :            ( structure/ ساختار)  یا (strengths / نیروها )  . در همین واژه ی اخیر بک مصوّت و هشت صامت وجود دارد. 

ج) صدای سوم هر هجا نمی خواهد لزوماَ صامت باشد . به این معنی که در لکی دو مصوّت پی در پی درکنار هم می آیند به عبارت دیگر التقای مصوّت ها ممنوع نیست .

د ) در زبان لکی صامت های پایانی هجا هیچگاه بیشتر ازدو صامت نیست یعنی کلمه ای نداریم که به 3 صامت ختم شود .در این زمینه موارد استثنایی وجود دارد که آن ها نیز هیچکدام لکی نیستند .بلکه از زبان های بیگانه وارد شده اند و عاریتی هستند مثل :

 Aleksandr/ aleksânder     

Eidz / eydz    

Lustr / lustr    

Fulks / fulks  

Tambr/  tambr

صداهای زبان لکی

ویژگی های صداهای زبان لکی

<!--[if !supportLists]-->·       <!--[endif]-->زبان لکی دارای 50 صدا ( واج ) است که از این تعداد 29 صامت و 21 مصوت می باشد:

- صامت ها- ( همخوان )- consonant

b

d

k

p

z

g

t

r

l

s

ž

m

j

š

n

č

w

h

q

y

ĺ

gh

ŋ

x

f

ť

v

ĝ

ř

-مصوّت ها-( واکه ) – vowel

مصوت کوتاه

مصوت بلند

a

â

e

û

o

ï

i

é

ö

ü

ô

á

œ

ã

تفاوت اصلی مصوت های کوتاه وبلند در واجگاه ( یا مخرج صوت ) آن هاست .

<!--[if !supportLists]-->·       <!--[endif]-->زبان لکی دارای هفت مصوّت مرکّب  (âo) ، (éo ) ، (ao) ، (â') ، (eâ) ، (ea) ، (âa) نیز   می باشد.

<!--[if !supportLists]-->·       <!--[endif]-->خصوصیّات صامت ها در تقسیم بندی به شرح جدول زیر است :

جدول( 1)

 

لبی

لب ودندانی

دندانی

صفیری

تَفَشی

مرکب

کامی

نرمکامی

بی واک

p

f

t، ť

s

š

č

k

x

واکدار

b ، w

v

d

z

ž

j

g

gh ،q،ĝ

غُنّه

m

 

n ، ŋ

         

جدول (2)

لرزان

کناری

دمشی

نیم مصوت

چاکنای

r ، ř

l ، ĺ

h

y

'

 

ردیف افقی خصوصیت آوایی واج ها را بیان می کندوستون عمودی معمولامخرج صوت (واجگاه)،یعنی محل ادای آن ها در اندام های گفتار که به ترتیب از قسمت پیشین دهان (لب ها) تا قسمت پسین دهان (حنجره )ردیف شده اند.

1-     بی واک ) –خصوصیت واج هایی است که هنگام ادای آن ها تار آواها بی حرکت هستند.

2-     واکدار )- خصوصیت واج هایی است که هنگام ادای آن ها تار آواها به لرزه در می آیند.این لرزه را می توان با دست بر روی گلو حس کرد.

3-     غُنّه ) یا خیشومی خصوصیت واج هایی است که از راه بینی تلفّظ می شوندودر عین حال واکدار هم هستند.

4-   صفیری )- خصوصیت صامت هایی است که هنگام ادای آن ها آوایی مانند صفیر به گوش می رسد.

5-   تَفَشی )- یا پاشیده به صداهای آب با فشار از سوراخی تنگ شبیه است .

6-   صامت های مرکب) – در حقیقت از دو واج به هم پیوسته تشکیل شده اند : چ از (ت ، ش )- ج از (د ،ژ)

7-  کامی و نرمکامی ) - خصوصیت صامت هایی است که واجگاه آن ها قسمت پسین دهان به نام «نرمکام » قراردارد.

8-   لرزان یا تکریری )- خصوصیت صامت هایی است که هنگام ادای آن سر زبان وپرده کام با جنبش های پیاپی به حرکت در می آید.

9   - کناری)- خصوصیت صامت هایی است که هنگام ادای آن رویه ی زبان به پرده ی کام می جسبد ونفس از کناره های زبان جریان می یابد.

10-  دمشی یانفسی )- خصوصیت واجی است که با فشار هوا ادامی شود و صدای نفس از آن می آید.

11-  نیم مصوت )- صامتی را می گویند که ادای آن به ادای مصوت ( دراینجا) بسیار نزدیک است.

12- چاکنای )- همزه- راکه براثر تنگ شدن یا بسته شدن عضله های گلو (چاکنا) و گذشتن هوا به فشار از آن حاصل می شود و(تلفظ آن درلکی با « ' » یکی است ).

تقسیم بندی بر اساس امتداد پذیر یا امتدادناپذیر بودن :

1-     همه ی مصوت ها امتداد پذیر هستند.

2-     صامت های (x ، ř ، r ، z، ž ، s ، š ، f ، l ، ĺ، m ،  n، ŋ ، v، h ، y) امتداد پذیرهستند.

3-     صامت های ( b، p ،t ،j ، č، d ، ť ،' ، ĝ ،q ،k ،g ) امتدادناپذیرهستند.

از بین حروف الفبای لکی حرف (q) مربوط به زبان عربی است وکلمه هایی که با این حرف نوشته می شوند عربی می باشند یا حداقل لکی نیستند و یا اینکه تغییر آوایی داده اند.

برعکس 8 حرف ( p ، č ، ž،  g ، ř ، ĺ ، ť ) در زبان عربی وجود ندارد.

 توصیف آوایی همخوان ها ( صامت ها )

واجگاه یا محل تولید  صامت یا همخوان نقطه یا محلی از دستگاه گفتار است که در آن صدای مورد نظر تولید می شود.درآواشناسی این نقطه را « مخرج» می گویند.

الف) – همخوان(صامت ) های انفجاری :

1-     صداهای ( b / p ): بست در محل دو لب ایجاد می شود .بدین ترتیب که لب بالا وپایین محکم به یکدیگر چسبیده راه عبور هوا را سد می نما یند.نرمکام به بالا کشیده می شود وبر اثر آن راه عبور هوا از راه بینی نیز مسدود می شود .هوادر پشت لب هافشرده می شود زبان در موقعیت تولید آوای بعدی قرار می گیرد.به مجرد باز شدن لب هاتمام هوای بند آمده به یکبار با فشار بیرون می جهد.

2-     صداهای ( ť / t / d) : بست در محل نوک زبان ودندان های بالا ایجاد می شود .نوک زبان به پشت دندان های بالا می چسبد کناره های زبان به دو طرف کام روی دندان های کناری وصل می شود وبدین طریق راه عبور هوا از دهان مسدود می گردد نرمکام به بالا می رود وراه عبور هوا از بینی مسدود می گردد.هوادر پشت مانع دهانی به صورت فشرده در آمده وبه محض باز شدن انسداد بیرون می جهد.

3-     صداهای ( k / g  ) :  بست در مرکز نرمکام ایجاد می شود.عقب زبان به بالا کشیده شده با چسبیدن به مرکز نرمکام مانع خروج هوا ازراه دهان می گردد.دو کناره ی عقبی زبان به دندان های آسیا متصل می گرددقسمت جلویی زبان آزاد است. نرمکام به بالا کشیده می شود وراه بینی مسدود است .

4-     صدای   ( q  ) : برای تولید عقب زبان به بالا کشیده شده وبه نرمکام می چسبدوراه عبور هوارا می بندد.بلافاصله بعد از رفع انسداد هوا با فشار بیرون می آید.

5-     صدای ( ?  ) : برای تولید عین وهمزه تار آواها محکم به هم چسبیده اند وراه عبور هوا را مسدود کرده اندوبعد از رفع انسداد صدا تولید می شود.

6- صدای (w): بست در محل دو لب ایجاد می شود .بدین ترتیب که لب بالا وپایین محکم به یکدیگر گرد شده ، راه عبور هوا را سد می نما یند.نرمکام به بالا کشیده می شود وبر اثر آن راه عبور هوا از راه بینی نیز مسدود می شود .هوادر پشت لب هافشرده می شود زبان در موقعیت تولید آوای بعدی قرار می گیرد.به مجرد باز شدن لب هاتمام هوای بند آمده به یکبار با فشار بیرون می جهد.

ب ) – همخوان(صامت )  های سایشی :

1- صداهای   ( s /z ) : برای تولید این دوصوت تیغه ی زبان به طرف بالا بلند می شود وکناره های زبان به دیواره ی دندان های کناری بالا می چسبد وراه بینی مسدود می شود وهوا باسایش از وسط زبان خارج می شود.

2- صداهای ( š/ž ) : برای تولید این دوصوت جلوی زبان به بالا می رودودر مقابل لثه ی بالاوجلوی کام قرار می گیرد  وکناره های زبان به بالا می چسند وراه بینی مسدود می شود وهوا باسایش از وسط زبان خارج می شود.

3- صداهای  ( f/ v ) : برای تولید این دوصوت دندان های بالاروی لب پایین قرار می گیرند وراه بینی مسدود می شود وهواباسایش از لای دندان ها ولب پایین خارج می شود.

4- صدای  ( x  ) :برای تولید خ عقب زبان بالا رفته ودر مجاورت زبان کوچک قرار می گیرد در این حال راه بینی مسدود شده است وهوا با سایشی بیرون می آید.

5- صدای ( h  ) : برای تولید این صوت تارهای صوتی به یکدیگر نزدیک می شوندودر فاصله ی اندکی از هم قرارمی گیرند به گونه ای که چاکنای به صورت یک شکاف در می آید در این حال راه بینی مسدود شده است وهوا با سایشی بیرون می آید.

 ج ) – همخوان های انفجاری – سایشی :

صداهای  ( ĵ / č ):برای تولید این دوصوت نوک وتیغه ی زبان به لثه ی بالا می چسبد ووراه عبور هوااز طریق دهان مسدود می شود تیغه ی زبان وقسمت ابتدایی جلو زبان در برابر بخش انتهایی لثه وابتدای سخت کام قرار می گیرد وگذرگاه تنگی به وجود می آورد اطراف زبان به بالا می چسبد وراه بینی مسدود می شود .بعد ابتدا نوک زبان پایین می آیدومقداری از هوا به صورت ناگهانی وبقیه ی هوا با سایش خارج می شود .

د ) همخوان(صامت )  لرزشی ( غلتان ) :

صدای  ( ř / r  ) : نوک زبان به لثه بالا به طور مکرر می چسبد وجدا می شود ودر عین حال که راه بینی مسدود است هوادر پی این زنش های متوالی خارج می شود.

ه ) همخوان(صامت )  های خیشومی :

صدای  ( m  ) : برای تولید این صدا لب ها بسته می شوند . راه بینی باز می ماند وهوا از راه بینی خارج می شود.

صدای ( ŋ n /  ) : برای تولید این صدا نوک زبا ن به لثه ی بالا می چسبد و راه بینی باز می ماند وهوا از راه بینی خارج می شود.

و) همخوان های روان :

صدای  ( ĺ / l ) : برای تولید این صدا نوک زبا ن به لثه ی بالا می چسبد. راه بینی بسته می شود ودو طرف زبان باز می ماند وهوااز دو طرف زبان خارج می شود.

صدای ( y ) : هنگام تولید این صدا هیچ نوع گرفتگی یا تنگی مجرا که عبور هوارا با سایش همراه سازد ،در دهان وجود ندارد واز این حیث شبیه مصوت می باشد.

توصیف آوایی مصوت ها ( واکه ها )

1-     صوت  ( ï ) : هنگام تولید این صداقسمت جلوی زبان به طرف سختکام بالا می رود ودر فاصله ای نسبت به آن قرار می گیرد . نوک زبان آزاد است ودر پشت دندان های پایین قرار می گیرد در این حال فاصله ی دندان های بالا وپایین 2تا3میلیمتراست.

2-     صوت  ( é ) : فاصله ی جلوی زبان وسختکام هنگام تولید این صوت دو برابر فاصله ایست که برای تولید ( I ) لازم است فاصله ی دندان های بالا وپایین حدود 1 سانتیمتر است نوک زبان در پشت دندان های بالا قرار می گیرد نرمکام در موقعیت بالااست وراه هوا از بینی بسته است لب ها به شکل نیم گس
آوا زبان لکی آوا شناسی